اول دفتر
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
فهرست شاعران
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
ویژه نامه ها
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان - اسفند 1403
شعر رضوی
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
نجمه زارع
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
شعر فاطمی
شعر انتظار
شعر انقلاب اسلامی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
قیصر امین پور
بهار و انتظار
شعر عاشورایی
شعر دفاع مقدس
شهید سیدحسن نصرالله
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
ویژه نامه فاجعه منا
شعر پاییز
شعر اربعین
برای ایران
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
رمضانیه
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
|
ورود
|
ورود
اول دفتر
+
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
فهرست شاعران
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
+
ویژه نامه ها
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان - اسفند 1403
شعر فاطمی
شعر عاشورایی
شعر اربعین
شعر رضوی
شعر انتظار
شعر دفاع مقدس
برای ایران
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعر انقلاب اسلامی
شهید سیدحسن نصرالله
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
رمضانیه
نجمه زارع
قیصر امین پور
ویژه نامه فاجعه منا
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
بهار و انتظار
شعر پاییز
شاعران
جهت استفاده از این ماژول وارد "تنظیمات ماژول" شده و آن را پیکربندی نمایید.
اشعار عباس صفاری
متولد:
کسی در باران نقش بازی نمی کند / عباس صفاری
باران در این شهر ساحلی
مسافری تنهاست
که چشم اندازش را
به میل خویش می آراید؛
از سرعت ماشین ها می کاهد
و به سرعت رهگذران می افزاید.
صف اتوبوس را
از کنار خیابان
به سینه کش دیوار
می کشاند
روزنامه های باطل را
چتر می کند
و پیش از آنکه
در انتهای خیابان
به دریا بزند
رستوران های ساحلی را
در خلوت ترین ساعت روز
از مشتریان آب کشیده می انبارد
من باران های پیش بینی ناشده را دوست می دارم
دویدن بچه ها
هجوم کبوتران به پل های راه آهن
پاره شدن چرت کشتی های تنبل
در باراندازها
بی تفاوتی گربه ها
در گرم ترین گوشه ی پنجره
چسبندگی پیراهن های خیس
برجستگی تندیس وار عضلات جوان
و بازگشت رنگ های پنهان
به چهره ها
به برگ ها
به سنگ ها
به آجرها ...
کسی در باران
نقش بازی نمی کند
حتی خودپسندترین بازیگر هم می داند
مردم غافلگیر شده
تماشاگران خوبی نیستند.
1229
1
3.8